☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ دل نوشته های دو دختر و مطالبی دخترونه
| ||
تبلیغات متنی |
... شاید در باورم نمی گنجید که روزی را بدون پدر حس کنم نبودنش را نگفتنش را فریادهای غرور انگیزش راو دلشورهایش رابرای به دریا رفته ها که برای رنگین کردن سفرهای نهار و شام مردمان این شهرو دیار که نه بلکه کل کشور در ان سیاهی دهشتناک با اب سردو متلاطم دریا در نبردن...و باز گوشم به صدای ارام نفسهای ان از دریا برگشته باماهیهای زنده ومرده در دستانش اشنا شد خدا را شکر که بر گشته وباز من پدر دارم...شاید باور نمیکردم که نداشتن پدر فقط برای دیگران است ومن پدر دارم ... نه انگار اینگونه نبود و قرار است من هم نداشته باشم مثل خیلی ها که ندارن اه چقدر سخت بود ان روز برایم تازه فهمیدم چه شد ...اری تازه فهمیدم چه شد... [ سه شنبه 90/2/13 ] [ 1:50 صبح ] [ دو دختر ]
[ سه شنبه 90/2/13 ] [ 1:50 صبح ] [ دو دختر ]
گاه تضاد های ذهنی ریشه در کانالیزه شدن افراد دارد و گاه چنان قدرت مانور در اختیار حزب می باشد که فرد مسطور خروج از حزب را انحراف از موازین می داند و می توان این حرکت را نیهلیسمی نو در فضای مدرن سیاسی بر شمرد. در این میان حزب می تواند اجتماعی هر از چند کوچک که برای استخر می روند تا تشکل دانشجویی تا مسئولین و ... در این میان دیکتاتور حاکم سعی بر آن دارد تا اخبار های خود را چنان بر پیکره ی جمع وارد نماید که دیگران در صورت مخالفت با این طرح انحراف از موازین را از خود نشان داده و مورد عتاب قرار گیرند. انارشیسم فکری که در این تبادلات خبری بر فرد وارد می شود اجازه تحلیل دادن را نمی دهد و همین خود سبب انحراف جمع می شود. انگاه که این جمع پدر سالار شده و سعی در ایجاد تصفیه اعضا دارند سعی می کنند تا اخبار حاصله از شایعات منتقل و چنان هجمه ی روانی وخبر های ساندویچی ایجاد کنند که فرد تحلیل خود را از دست داده و تنها به تحلیل هایی که در قالب ساندویچ خبری به عنوان سس اضافه شده افاقه نمایند. این جریان تا جایی ادامه پیدا می کند که گروه استقلال خود را از دست داده و متکی به شخص می باشد. این فرد قدرت ریسک های بعدی را گرفته و سعی دارد که در جمع دانای کل بوده ، و حرف شنوی از او بسیار بیشتر از سایرین باشد. این افراد که خود را یک حاکم می بینند سعی در ایجاد پایگاه در این گروه دارند و باید به گونه ای باشد تا اخبار و شایعاتی که سب پارازیت در امواج فکری انان می شود را منتشر کند.گاه حضور در بین این افراد خود تجربه ای برای جریانات بعد. در خلال این تبادلات خبری تعدد خبرکنندگان این موضوع نیز باید به حدی باشد که فرد بتواند در ذهن خود این هجمه را به تحلیل تبدیل کند.به همین دلیل این موضوع سبب می شود که هر فرد از افراد یک تشکل یا حزب به عنوان خبر دهنده باشند و در نتیجه فرد تصور این را دارد که باید اخبار را زودتر از بقیه که اخبار را می دانند ارائه دهند و به همین دلیل سبب می شود که اشتهای افراد برای ساندویچ خبار بیشتر شود. انتهای آنارشیسم فکری به ایجاد حرکت های منحرف و حمایت از جریانات منحرف می شود.در بین این گروه حتی سعی دارند تا قوانین که عرفا در بین آنها بسته شده شکسته و در پنهانی حرکاتی صورت دهند تا خبر هایی که گاه شایعاتی برای سد حرکت های دیگر جوامع است را دامن بزنند. در این میان حضور چند نوچه و پخمه حتما در روند فکری حزب تاثیر شگرفی داشته است و این گزینه به شدت حساس تر از موارد دیگر ایت.خروج از این باتلاق خبری و انارشیسم فکری گاه به اسانی و با کوچکترین اعتراض می تواند صورت گیرد زیرا فضای پاستوریزه از مخالف نیاز مبرم یک فضای بسته و شایع ساز و دیکتاتور است.تفتیش عقاید گاه با برنامههایی که جنبه های خبری دارد بر تن افراد فشرده و در مغز انان تزریق می شود.که این فضا چیزی در حد فضای خوراج می باشد. انحراف خوارج در دریافت منحرف قوانین و خبر ها و تحلیل های رسیده بود که در انتها به ذبح عدالت مبدل شد.
[ سه شنبه 90/2/13 ] [ 1:50 صبح ] [ دو دختر ]
|
|
[ طراحی : جــــــــــوک نــــــــــت ] [ Weblog Themes By :sio.parsiblog.com ] |