☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ دل نوشته های دو دختر و مطالبی دخترونه
| ||
تبلیغات متنی |
کجا برم این غم ، گوزن کوهی مدیار من جوانم ، رشیدم ، عیارم ، عیار بی پروایم مدیار من خون تو مدیار به رویه گیوه پسر بلقیس نشت کرده است خونت گرم است ، هنوز گرم پای من ، پای گل محمد ، گرما گرفته است گرما از خون کاکل تو مدیار کاکلت خونین است........... [ سه شنبه 90/1/9 ] [ 1:54 صبح ] [ دو دختر ]
«دنی خارکه همیشه با ماست» [ سه شنبه 90/1/9 ] [ 1:54 صبح ] [ دو دختر ]
حس میکنم زندگی را باخته ام و خیلی کمتر از آنچه باید در بیست و پنج سالگی داشته باشم دارم.می دانم که نمی دانم و این از کسی نیست جز خودم.در اتوبوس زمان یکی یکی ایستگاههای خالی زندگی را طی میکنم تا به ایستگاه آخر برسم.هر آنچه که میتوانستم انجام دهم در کژفهمی های جاری زندگی و در بن بستهای بی پایان هستی رنگ باخت و رنگ باخت و رنگ باخت.نمی خواهم شروع کنم باز زیستن را.......... [ سه شنبه 90/1/9 ] [ 1:54 صبح ] [ دو دختر ]
|
|
[ طراحی : جــــــــــوک نــــــــــت ] [ Weblog Themes By :sio.parsiblog.com ] |