☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ دل نوشته های دو دختر و مطالبی دخترونه
| ||
تبلیغات متنی |
بسم الله الرحمن الرحیم می گوید سید مرتضی آوینی را نمی شناختم. شاید به جهت کار زیاد و وقت نداشتن برای کارهای غیر، حتی تلویزیون دیدن او را نمی شناختم. یک روز ظهر که در دفتر کارم بودم و مشغول انجام وظایف، آمدند و گفتند که سید مرتضی آوینی آمده برای ساختن فیلم های مستندش مجوز ورود به فکه را می خواهد. گفتم صادر کنید بیاورید. برگه مجوز را آوردند مهر و امضا کردم. چند قسمت از روایت فتح را دیده بودم اما بچه ها نگفتند که سید همان کارگردان برنامه معروف روایت فتح است. اگر گفته بودند شاید قبل از رفتنش و در هنگام صدور مجوز زیارتش می کردیم. خلاصه مجوز را دادیم و سید رفت.... و بعد خبر شهادتش را آوردند و تازه فهمیدم برای شهادت مجوز صادر کرده ام.! البته مجوزی که از قبل صادر شده بود و ما فقط واسطه ی از بین بردن موانع ورود بودیم.! مکه برای شما ، فکه برای من ، بالی نمی خواهم . این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند...شهید آوینی [ دوشنبه 90/1/22 ] [ 1:24 صبح ] [ دو دختر ]
|
|
[ طراحی : جــــــــــوک نــــــــــت ] [ Weblog Themes By :sio.parsiblog.com ] |