پروژه بصیرت سازی برای خواص یا مقابله با جریان انحرافی؟
این قضایای اخیر هم باعث تاسف است و هم از جهاتی باعث میشود آدم بخندد الحمدالله که موضوع به خیر و خوشی در حال اتمام است
یک آدم شیر پاک خورده ای کامنت گذاشته بود که :عجب ! مملکت را تا حالا هری پاتر اداره میکرده و ما بی خبر بودیم!
این از خصلت خوب ایرانی است که در هر فرصتی دست از مزاح بر نمی دارد
در این قضایای اخیر چند طیف درگیرند که البته خوشبختانه مجادلات فعلا رسانه ای است و اسباب خوشی و سرور یک عده ای !
1-گروه اول طیفی است که از قضا ارتباط خوبی هم با آقای هاشمی و سران فتنه ندارنداگر بخواهیم رسانه ای بحث کنیم به عبارتی میشود سایت الف و جهان این دو طیف همان هایی هستند که مرحوم کردان را با آن وضع روبرو کردنددر مورد رحیمی هم که پروژه خیابان فاطمی همچنان فعال است
آقای مشایی هم که فعلا پرونده جنگیری ورمل و اصطرلاب و کف بینی!
از نظر این گروه هر آدمی که کنار احمدی نژاد باشد مشکل دارد
همین حرف و حدیث ها در مورد آقای دکتر الهام نیز گفته میشد
در مورد دادستان تهران هم که به دولت پیوست همین داستانها بود
هر آدمی پرونده ای دارد
یک جا دعوا کرده یک جا اخراج شده یک جا متهم به کار ناموسی شده یک جا عیالش حین طلاق عنوان کرده که این شوهر ما اهل منقل و دود است
یکی برادرش اهل بخیه است
دیگری پسرش سبزی بوده
یکی چک برگشتی داشته
بینی و بین الله چهارتا آدم چه سبزی و چه غیر سبزی چه ذوب در ولایتمداری چه مغرض و منافق پیدا کنید که از این امور در پرونده نداشته باشد عجیب است این آدم هایی هم که پرونده آنها به محض اتصال به احمدی نژاد افشا میشود در دوره های قبل با همین پرونده ها در مصدر امور بوده اند و گل سرسبد!
این گروه اول امواج رسانه ای اش از حیث رقابت منتشر میشود یعنی معتقد است که عدالت را بهتر از احمدی نژاد میفهمد شاخص آنها هم آقای توکلی است
حالا این جور رقابت چه تاثیری بر افکار عمومی دارد و نتیجه اش چه میشود و آیا با ادامه این روند اصلا به کجا خواهیم رسید بحث دیگری است
2-گروه دوم که ما آنان را حالا محترمانه دوستان جدا شده ازدولت مینامیم کسانی هستند که از دولت نهم و دهم کنار گذاشته شدند و حالا هم به خاطر توانمندی ذاتی که آقای احمدی نژاد در ابتدا آن را کشف کرده بود در مصدر دیگر امور قرار گرفته اند همان هایی هستند که دوستان فارس آنها را به عنوان قربانیان شاقول کج معرفی کرد!
این دوستان هم معتقدند که مشروعیت دولت وابسته به آنها بوده و حالا چون آنها در خدمت دولت نیستند این دولت از حیث مشروعیت و ولایتمداری مشکل پیدا کرده البته شرم به آنها مجال نمیدهد که بگویند ملت به خاطر ما به آقای احمدی نژاد رای دادچون خود اینها تا قبل از دولت احمدی نژاد محلی از اعراب نداشتند که حالا چنین حرفی را مطرح کنند
لذا ضعف های اجرایی خودشان را نادیده میگیرند وسعی دارند تا برکناری خودشان را سیاسی کنند در یک نمونه که حقیر خودم اجتهاد کارشناسی دارم ضعف و بی عرضگی علت برکناری بود ولا غیر!
نکته جالب این است که این گروه دوم تا در خدمت دولت بود توسط گروه اول به بدترین وجهی کوبیده و متهم به بی کفایتی میشد
این گروه دوم فکر کرده حالا چون یک سابقه وزارتی دارد میتواند نان و پنیرش را از احمدی نژاد جدا کند و سری توی سرها دربیاورد البته اشتباه میکنند چون با این وضع موجود یک دولتی که متهم به جن گیری است چه اعتباری دارد که وزیر سابقش بخواهد مدعی باشد؟
این گروه حالا اتفاقی و یا غیر اتفاقی بعد از جدایی از دولت جذب نهاد های غیر دولتی شدند و شاید همین زمینه تشدید اختلاف دولت با نهاد های غیر دولتی است(سربسته عرض کردم!)
3-اما در این بین یک گروه سومی داریم که از قضا سرنخ اصلی وفتنه 88 دست آنهاست این گروه سوم همان مافیای سیاسی و اقتصادی و امنیتی است که پنج سال و شش ماه است که ما فریاد میزنیم و کسی نمیشنود !
گروه اول و دوم دانسته و یا ندانسته در جهت منافع و نقشه راه گروه سوم در حرکتند این گروه به سطحی بالاتر از احزاب و جریان های سیاسی رسیده و مدیریت در سایه کشور را در اختیار دارد جن و پری نیست
اما واقعیت دارد
سپاهی نیست اما در سپاه حضور دارد
اطلاعاتی نیست اما در اطلاعات حضور دارد
مقام قضایی نیست اما در قوه قضاییه حضور دارد
مرجع تقلید نیست اما در بیت مراجع نفوذ دارد
این گروه سوم مولود نامبارک اصلاحات و سازندگی است که حالا به بلوغ رسیده و میخواهد خود راسا مملکت را اداره کند!
از سایه نشینی خسته شده
میخواهد کار را یکسره کند
از این که یک بار خاتمی را به صحنه بفرستد یک بار موسوی را و یک شیر پاک خورده انتحاری مثل احمدی نژاد به صحنه بیاید و کلی انرژی او را صرف خود کند خسته شده
این که احمدی نژاد به برادرمان ناوندی گفته بود:خاکریز آقا را نشانه رفته اند
راست میگفت!
دوستان رسانه ای کمی به خودشان بیایند و ببینند در چند روز اخیر موجب بصیرت سازی برای چه کسانی شده اند؟
آقای هاشمی با آن وضع محترمانه از خبرگان رهبری کنار میروند
یک جوری با مسند ریاست خبرگان وداع میکنند که انگار قرار است روزی برگردند
و در این چند روزه مرتبا میشنویم که هاشمی این روزها را پیش بینی کرده بود !
آیا این حرف به معنی تضعیف رهبری نیست؟
رهبری نظام از ساده زیستی و عدالت خواهی وآرمان خواهی این دولت حمایت کرده و همچنان این حمایت ادامه داشته و مستدام است
چند ماه قبل از این موضوع به یکی از دوستان وبلاگ نویس که میتواند شهادت بدهد آقای بذر افکن و وبلاگ تاملات
تلفنی عرض کردم که من نگران جان احمدی نژاد هستم؟
گفت چرا؟
گفتم در شناخت جریان مافیای اقتصادی به نقطه
خطرناکی رسیده
زمان میخواهد تا آدم شناخت پیدا کند
خاتمی هنوز هم نمی داند چرا آمد؟ و چرا رفت؟
موسوی هم نمیداند چرا هل داده شد به این میدان؟
اما احمدینژاد این افی هشت سر را امروز شناخته
و لذا نگران است
توقع بصیرت داشتن از گروه سوم شایسته نیست
اما از گروه اول و دوم انتظار داریم توپخانه را خاموش کنند
و اوضاع را درست تحلیل کنند
تا او چه خواهد...
والسلام