☻☺♫♪ دو دخـــــــتـــر ♣ ♠ دل نوشته های دو دختر و مطالبی دخترونه
| ||
تبلیغات متنی |
قبل از هرچیز از دوستان عزیز بابت فاصله ای که بین پست قبلی و این پست افتاد معذرت میخوام. بعضیا هم خیلی عجله دارن!
خب تو این قسمت قراره لایه دوم رو کامل کنیم. [ شنبه 90/2/17 ] [ 4:41 صبح ] [ دو دختر ]
یک عالمه آدم غریبه...! دنیا خیلی شلوغ است. از این بابت مطمئنم! این قدر شلوغ است که اگر خودت را گم نکنی دیگران را گم می کنی! مثل نمایشگاه کتاب! هر چه نگاه می کنی آدم می بینی ولی هیچ کدامشان آشنا نیستند! این قدر شلوغ است که کلافه می شوی! درست در سال تحویل امسال به این نتیجه رسیدم که دنیا خیلی خیلی شلوغ است! این قدر شلوغ که از هر 35 میلییون نفر فقط یک نفر با من آشناست! این یعنی اینکه اگر آدم های آشنا ی من به طور مساوی در جهان پخش شده بودند در ایران فقط دو نفر را می شناختم! دنیا خیلی خیلی شلوغ است! این قدر شلوغ که دلت می خواهد سرت را به دیوار های سنگی اش بکوبی و بگویی که هیچ علاقه ای به دیدن 35 میلیون نفر دیگر نداری و فقط دلت می خواهد همان یک نفر آشنا را ببینی! چه بسا آدم هایی که هر روز تو را می بینند. با تو می گردند. اسمت را می دانند. صدایت می کنند هم با تو غریبه باشند! یک عالمه آدم غریبه...! صد در صد مشکل دنیا همین کثرت آدم است! این قدر آدم هست که مثل یک انبار کاه باید بنشینی روی زمین و میان کاه ها دنبال آدم هایی که دوست داری بگردی. هی کاه ها را کنار بزنی... وای خدای من... عجب چیز افتضاحی می شود... پ.ن: دیگه یه رنگ دیگه نیست... [ شنبه 90/2/17 ] [ 4:41 صبح ] [ دو دختر ]
امسال در سومین سالگرد سفرپربرکت امام خامنه ای(روحی فداه) به سومین حرم اهل بیت(ع)، شاهد برگزاری بزرگترین رویداد فرهنگی در سطح استان فارس هستیم. امسال عهدنامه ای با شهدا خواهیم نوشت و با خون خود امضا خواهیم کرد: امسال اجلاسیه شهدا را مبدا سال و نوروز سومین حرم اهل بیت(ع) نامگذاری خواهیم کرد. امسال با پس زدن غبار غفلت و گناه، شهدا را نماد شهر خود خواهیم کرد نه بی حجابان غافل از نام و یاد شهید. امسال به برکت شهدا ننگ جشن های 2500 ساله را از این شهر پاک خواهیم کرد، و جشن خود را همراه با پیروزی شیعیان بحرین خواهیم گرفت. امسال با شهدا بر اوج آسمان خواهیم رفت، تا هیچ اثری از برج های سست تر از خانه عنکبوت زالوصفتان سرمایه بردار در شیراز نماند. امسال با شهدا، فریاد خواهیم زد، شیراز سومین حرم اهلبیت(ع) است، نه شهر زمین خواران، نه شهر مرجع سازان دروغین، نه شهر سیاست بازان. امسال شهدا را چراغ های راه خود خواهیم کرد، و همگی زیرسایه ی شهدا متحد خواهیم شد. امسال به برکت شهدا، در جهادی بزرگ خواهیم جنگید، تا بلکه لبخندی برلبان اماممان بنشیند. امسال از شهدا یاد خواهیم گرفت، که گردن های خود را باریک نگه داریم تا برای مولا آسان بریده شود. امسال با مدد از شهدا، گردن های، گردن کلفتان از خدابی خبر را خواهیم شکست. امسال شهادت را با مجاهدت در راه ولی خدا، برای تمام قاعدین تفسر خواهیم کرد. امسال شهادت را با بصیرت و در سایه سار ولایت تعبیر خواهیم کرد. امسال عکس شهدا را در سراسر شهر خواهیم زد، آنچنان که مشت بر دهان تمام یاوه گویان سراسر عالم خواهیم زد. امسال از شهدا یاد خواهیم گرفت، که شهادت را جز به از جان گذشتگان در راه ولایت نخواهند داد. امسال با شهدا، سری به کپرنشینان و پابرهنگان شیراز خواهیم زد، تا با وارثان زمین، انتقام سیلی مادر بگیریم. امسال هیئت فاطمیه خود را با شهدا خواهیم گرفت، و تمام درهای عالم را برسینه آل سعود و آل خلیفه خواهیم شکست. امسال با شهدا به پابوسی نائب الامام سید علی خامنه ای روحی و اروحناه فداه رفتیم، تا ثابت کنیم، شیراز کوفه نیست. امسال با برکت از شهدا، کمربندهای خود را محکم بسته ایم، چرا که هیچ چیز تغییر نکرده است و منحرفان از ولایت کاری از پیش نخواهند برد. امسال با مدد از 14600شهیدمان، ثابت خواهیم کرد که "سنگرهای کلید جهان را فتح خواهیم کرد." امسال دستانمان را به شهدا خواهیم داد و فریاد خواهیم زد: "اللهم عجل لولیک الفرج" .................................................................................................................. پی نوشت: 1. در این چند روز به واسطه کمی تامل و کسب اطلاعات جدید، در بعضی از مواضع خود نسبت به قضایای استان کمی مذبذب، متغیر شده و شاید متحول بشوم. باید بیشتر تامل و بصیرت به خَرج داد. پس از حاصل شدن یقین حتما مشروحا خواهم نوشت. 2. حالا بطور عینی می بینم که چرا اینقدر حضرت آقا بر بصیرت تاکید داشته و دارند. فتنه های بزرگتری در راه است. وقتی عده ای بزرگان و سابقون اینطور از دایره ولایت خارج می شوند، وای به حال من! خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر کند! هیچکس از دست نفس در امان نیست.(شهادت تنها راه سعادت) 3. بزرگترین مصیبت؛ جدایی از درگاه ائمه معصوم. روز مرگ من؛ توی هیئت راهم ندن یا چشمم خشک شود، الهی العفو. خدااااااااادست من رو از دامن مادرم زهرا(س) کوتاه نکن! الهی آآآآآآآآآآآمین. 4. الان داشتم عکس های قدیمی دکتر رو نگاه می کردم، اشک در چشمانم حلقه زد، از شدت بغض دارم می میرم، دارم خفه میشم...اگر بخوام بنویسم شرح مفصلی خواهد شد که طاقت نوشتن هم ندارم... [ شنبه 90/2/17 ] [ 4:41 صبح ] [ دو دختر ]
|
|
[ طراحی : جــــــــــوک نــــــــــت ] [ Weblog Themes By :sio.parsiblog.com ] |